معنی فارسی corbula
B1ساختار کوچک و شبیه به فنجانی در زیستشناسی که برای بررسی کاربرد دارد.
A small cup-like structure often referred to in biological contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
محقق به مطالعه کوربولا برای ویژگیهای منحصر به فرد آن پرداخت.
مثال:
The researcher studied the corbula for its unique properties.
معنی(example):
کوربولا به ساختاری کوچک و شبیه به فنجان در زیست شناسی اشاره دارد.
مثال:
Corbula refers to a small cup-like structure in biology.
معنی فارسی کلمه corbula
:
ساختار کوچک و شبیه به فنجانی در زیستشناسی که برای بررسی کاربرد دارد.