معنی فارسی cordwain

B1

کوردوین، چرمی با کیفیت بالا که به خاطر دوام و زیبایی‌اش مشهور است.

A high-quality leather known for its durability and beauty.

example
معنی(example):

او یک جفت کفش کوردوین به مراسم پوشید.

مثال:

He wore a pair of cordwain shoes to the event.

معنی(example):

چرمی کوردوین به خاطر دوامش شناخته شده است.

مثال:

Cordwain leather is known for its durability.

معنی فارسی کلمه cordwain

: معنی cordwain به فارسی

کوردوین، چرمی با کیفیت بالا که به خاطر دوام و زیبایی‌اش مشهور است.