معنی فارسی cordwainery
B2کارگاهی که به تولید کفشهای چرمی و دستساز میپردازد.
A workshop or establishment that specializes in the making of leather shoes.
- NOUN
example
معنی(example):
کارگاه چرمدوزی بسیاری از کفشهای چرمی با کیفیت بالا تولید کرد.
مثال:
The cordwainery produced many fine leather shoes.
معنی(example):
او تکنیکهای چرمدوزی را از پدرش آموخت.
مثال:
He learned the techniques of cordwainery from his father.
معنی فارسی کلمه cordwainery
:
کارگاهی که به تولید کفشهای چرمی و دستساز میپردازد.