معنی فارسی coregency
B1هستهگزاری، فرآیند حکمرانی یا رهبری مشترک که در آن مسئولیتها به صورت مشترک تقسیم میشود.
Joint governance or shared leadership among multiple parties.
- NOUN
example
معنی(example):
هستهگزاری نیاز به همکاری از سوی تمامی طرفهای درگیر دارد.
مثال:
Coregency requires collaboration from all parties involved.
معنی(example):
در هستهگزاری، تصمیمات بین رهبران مشترک است.
مثال:
In coregency, decisions are shared among leaders.
معنی فارسی کلمه coregency
:
هستهگزاری، فرآیند حکمرانی یا رهبری مشترک که در آن مسئولیتها به صورت مشترک تقسیم میشود.