معنی فارسی corn-holes
B1بازیهایی که در آن ساکهای کوچک به سمت تختههای سوراخدار پرتاب میشوند.
Refers to multiple setups of the corn-hole game.
- NOUN
example
معنی(example):
بازیهای ذرت در پارک استقرار یافته بودند.
مثال:
The corn-holes were set up in the park.
معنی(example):
ما بعدازظهر را به بازی کردن ذرت گذراندیم.
مثال:
We spent the afternoon playing corn-holes.
معنی فارسی کلمه corn-holes
:
بازیهایی که در آن ساکهای کوچک به سمت تختههای سوراخدار پرتاب میشوند.