معنی فارسی cornholed
B1به عنوان یک اصطلاح غیررسمی، به شکست یا از دست دادن در یک بازی اشاره دارد.
Slang for being defeated or heavily outplayed in a game.
- verb
verb
معنی(verb):
To have anal intercourse with; to penetrate anally.
example
معنی(example):
بعد از بازی، او گفت که به شدت در بازی ذرت شکست خورد.
مثال:
After the game, he said he got cornholed pretty badly.
معنی(example):
او بعد از باخت به دوستانش احساس شکست کرد.
مثال:
He felt cornholed after losing to his friends.
معنی فارسی کلمه cornholed
:
به عنوان یک اصطلاح غیررسمی، به شکست یا از دست دادن در یک بازی اشاره دارد.