معنی فارسی corniculum

B1

کورنیکولوم، ساختار کوچکی در حشرات که در ارتباطات و دیگر عملکردهای مهم آنها نقش دارد.

A small structure in certain insects, particularly associated with communication.

example
معنی(example):

کورنیکولوم به ارتباط بین شته‌ها کمک می‌کند.

مثال:

The corniculum helps in the communication between aphids.

معنی(example):

محققان دریافتند که کورنیکولوم نقش مهمی در مکانیزم‌های دفاعی دارد.

مثال:

Researchers found that the corniculum plays a role in defense mechanisms.

معنی فارسی کلمه corniculum

: معنی corniculum به فارسی

کورنیکولوم، ساختار کوچکی در حشرات که در ارتباطات و دیگر عملکردهای مهم آنها نقش دارد.