معنی فارسی corollitic

B1

ویژگی‌هایی که به کُرولا یا ساختارهای مشابه مربوط است و می‌تواند بر فرایندهای زیستی اثر بگذارد.

Referring to characteristics related to corolla structures, which may influence biological processes.

example
معنی(example):

ویژگی‌های کُرولیتیک گونه برای تولیدمثل آن حیاتی است.

مثال:

The corollitic features of the species are crucial for its reproduction.

معنی(example):

دانشمندان ویژگی‌های کُرولیتیک را برای درک مکانیزم‌های گرده‌افشانی مطالعه می‌کنند.

مثال:

Scientists study corollitic traits to understand pollination mechanisms.

معنی فارسی کلمه corollitic

: معنی corollitic به فارسی

ویژگی‌هایی که به کُرولا یا ساختارهای مشابه مربوط است و می‌تواند بر فرایندهای زیستی اثر بگذارد.