معنی فارسی corometer

B1

ابزاری برای اندازه‌گیری یا ارزیابی ویژگی‌های مرتبط با گیاهان، به ویژه در زمینه کشاورزی.

An instrument used to measure or assess characteristics related to plants, especially in agricultural contexts.

example
معنی(example):

دانشمندان از کُرومتر برای اندازه‌گیری دقیق رشد گیاهان استفاده می‌کنند.

مثال:

Scientists use a corometer to measure plant growth accurately.

معنی(example):

کُرومتر در مطالعات کشاورزی برای ارزیابی بازده محصولات حیاتی است.

مثال:

A corometer is vital in agricultural studies for assessing crop yields.

معنی فارسی کلمه corometer

: معنی corometer به فارسی

ابزاری برای اندازه‌گیری یا ارزیابی ویژگی‌های مرتبط با گیاهان، به ویژه در زمینه کشاورزی.