معنی فارسی coroniform

B1

شکلی شبیه تاج، برای توصیف اشیاء یا گیاهانی که ظاهری شبیه به تاج دارند.

Shaped like a crown; often used in botany or biology to describe certain plant features.

example
معنی(example):

گل با شکل گوی‌دار، گلبرگ‌هایی شبیه به تاج دارد.

مثال:

The coroniform flower has petals shaped like a crown.

معنی(example):

ما ساختار گوی‌دار گیاه را مطالعه کردیم.

مثال:

We studied the coroniform structure of the plant.

معنی فارسی کلمه coroniform

: معنی coroniform به فارسی

شکلی شبیه تاج، برای توصیف اشیاء یا گیاهانی که ظاهری شبیه به تاج دارند.