معنی فارسی corporosity

B1

وجود جسمانی به جنبه‌های فیزیکی و ملموس یک موجود یا شی اشاره دارد.

The quality of being corporeal or having a material nature.

example
معنی(example):

وجود جسمانی محصول آن را برای خریداران جذاب کرد.

مثال:

The corporosity of the product made it appealing to buyers.

معنی(example):

در هنر، وجود جسمانی می‌تواند به یک مجسمه واقع‌گرایی بیشتری ببخشد.

مثال:

In art, corporosity can add realism to a sculpture.

معنی فارسی کلمه corporosity

: معنی corporosity به فارسی

وجود جسمانی به جنبه‌های فیزیکی و ملموس یک موجود یا شی اشاره دارد.