معنی فارسی corporify

B1

در تحقق یافتن یا به صورت جسمانی درآمدن مفهوم یا ایده‌ای را نشان می‌دهد.

To give a physical or tangible form to an idea or concept.

example
معنی(example):

هدف این بود که مفهوم انتزاعی را به یک محصول ملموس تبدیل کنند.

مثال:

The goal was to corporify the abstract concept into a tangible product.

معنی(example):

آنها قصد داشتند ایده‌های خود را از طریق طراحی‌های نوآورانه به واقعیت تبدیل کنند.

مثال:

They aimed to corporify their ideas through innovative designs.

معنی فارسی کلمه corporify

: معنی corporify به فارسی

در تحقق یافتن یا به صورت جسمانی درآمدن مفهوم یا ایده‌ای را نشان می‌دهد.