معنی فارسی corpsman

B1

فردی که در یک گروه خاص آموزش دیده و مسئول ارائه کمک‌های پزشکی یا خدمات مشابه است.

A person who is trained to provide medical care in a specific corps, usually in a military context.

example
معنی(example):

برادر گروه به سرباز مجروح کمک کرد.

مثال:

The corpsman helped the injured soldier.

معنی(example):

به عنوان یک برادر گروه، او برای ارائه کمک‌های پزشکی در میدان جنگ آموزش دیده بود.

مثال:

As a corpsman, he was trained to provide medical assistance in combat.

معنی فارسی کلمه corpsman

: معنی corpsman به فارسی

فردی که در یک گروه خاص آموزش دیده و مسئول ارائه کمک‌های پزشکی یا خدمات مشابه است.