معنی فارسی corpuscule

B1

کُرپُسکول، ذره‌ای است که می‌تواند در مایعات یا گازها وجود داشته باشد.

A small particle, especially in relation to cells in a liquid or gas.

example
معنی(example):

یک کُرپُسکول ذره‌ای کوچک در یک مایع یا گاز است.

مثال:

A corpuscle is a small particle in a liquid or gas.

معنی(example):

کُرپُسکول‌های خون قرمز برای انتقال اکسیژن اهمیت دارند.

مثال:

Red blood corpuscules are essential for transporting oxygen.

معنی فارسی کلمه corpuscule

: معنی corpuscule به فارسی

کُرپُسکول، ذره‌ای است که می‌تواند در مایعات یا گازها وجود داشته باشد.