معنی فارسی corpusculous
B2کُرپُسکولوس، صفتی است برای توصیف ویژگیهایی که به ذرات کوچک مربوط میشوند.
Having characteristics relating to small particles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت کُرپُسکولوس ماده تحت میکروسکوپ بررسی شد.
مثال:
The corpusculous nature of the substance was examined under a microscope.
معنی(example):
تحقیقات کُرپُسکولوس او به پیشرفتها در زیستشناسی کمک کرد.
مثال:
His corpusculous studies contributed to advancements in biology.
معنی فارسی کلمه corpusculous
:
کُرپُسکولوس، صفتی است برای توصیف ویژگیهایی که به ذرات کوچک مربوط میشوند.