معنی فارسی corradiation
B1عملا به فرایند ساطع کردن یا انتشار انرژی در فرم امواج اشاره دارد.
The process of radiating energy, often referring to electromagnetic waves.
- NOUN
example
معنی(example):
ساطعسازی انرژی از ستارهها برای زندگی در زمین ضروری است.
مثال:
The corradiation of energy from the stars is essential for life on Earth.
معنی(example):
ساطعسازی در زمینه اخترفیزیک توضیح میدهد که نور چگونه در فضا سفر میکند.
مثال:
Corradiation in the context of astrophysics explains how light travels through space.
معنی فارسی کلمه corradiation
:
عملا به فرایند ساطع کردن یا انتشار انرژی در فرم امواج اشاره دارد.