معنی فارسی corrasive
B1نسبت به مادهای اشاره دارد که میتواند به اثرات آسیبزا یا سوزاننده اشاره کند.
Pertaining to a substance that can cause damage or wearing away of materials.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ماده شیمیایی به عنوان سوزاننده شناسایی شده و باید با احتیاط دستکاری شود.
مثال:
The chemical was labeled as corrasive and needed to be handled with care.
معنی(example):
مواد سوزاننده میتوانند به سطوح آسیب بزنند و نیاز به ذخیرهسازی ایمن دارند.
مثال:
Corrasive materials can damage surfaces and require safe storage.
معنی فارسی کلمه corrasive
:
نسبت به مادهای اشاره دارد که میتواند به اثرات آسیبزا یا سوزاننده اشاره کند.