معنی فارسی correal
B1همبسته، به معنای ارتباط و وابستگی بین چیزها یا افراد است.
Relating to or emphasizing the relationship between things.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت همبستگی رابطه واضح بود.
مثال:
The correal nature of the relationship was evident.
معنی(example):
در یک زمینه همبسته، اعمال انگیزهها را منعکس میکند.
مثال:
In a correal context, actions reflect motives.
معنی فارسی کلمه correal
:
همبسته، به معنای ارتباط و وابستگی بین چیزها یا افراد است.