معنی فارسی correctest
B1صحیحترین، درستترین، در مقایسه با سایر گزینهها بیشترین درستی را دارد.
The most correct; the superlative form of correct.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
از بین تمام پاسخها، پاسخ او صحیحترین است.
مثال:
Of all the answers, his is the correctest.
معنی(example):
در این مورد، گزینه صحیحترین کاملاً واضح است.
مثال:
In this case, the correctest option is quite clear.
معنی فارسی کلمه correctest
:
صحیحترین، درستترین، در مقایسه با سایر گزینهها بیشترین درستی را دارد.