معنی فارسی correctiveness
B1خاصیت یا کیفیت اصلاحی بودن، فرآیند صحیح کردن یا بهبود بخشیدن.
The quality or state of being corrective.
- NOUN
example
معنی(example):
درستی بازخورد مورد قدردانی قرار گرفت.
مثال:
The correctiveness of the feedback was appreciated.
معنی(example):
درستکاری او به تیم در دستیابی به نتایج بهتر کمک کرد.
مثال:
Her correctiveness helped the team achieve better results.
معنی فارسی کلمه correctiveness
:
خاصیت یا کیفیت اصلاحی بودن، فرآیند صحیح کردن یا بهبود بخشیدن.