معنی فارسی correctory

B1

نسبت به اصلاح یا تصحیح، به اقداماتی که برای بهبود وضعیتی انجام می‌شود اشاره دارد.

Pertaining to or serving to correct.

example
معنی(example):

مدرسه یک رویکرد اصلاحی به یادگیری را مورد تأکید قرار داد.

مثال:

The school emphasized a correctory approach to learning.

معنی(example):

آنها اقدامات اصلاحی را در کلاس اجرا کردند.

مثال:

They implemented correctory measures in the classroom.

معنی فارسی کلمه correctory

: معنی correctory به فارسی

نسبت به اصلاح یا تصحیح، به اقداماتی که برای بهبود وضعیتی انجام می‌شود اشاره دارد.