معنی فارسی correctrice

B1

اصلاحگری، به ویژه برای زنان، به کسی که در تصحیح اشتباهات تخصص دارد اشاره دارد.

A female corrector, especially in a linguistic context.

example
معنی(example):

اصلاحگر اطمینان حاصل کرد که همه اشتباهات برطرف شوند.

مثال:

The correctrice ensured that all errors were addressed.

معنی(example):

کار او به عنوان یک اصلاحگر بسیار ارزشمند بود.

مثال:

Her work as a correctrice was highly valued.

معنی فارسی کلمه correctrice

: معنی correctrice به فارسی

اصلاحگری، به ویژه برای زنان، به کسی که در تصحیح اشتباهات تخصص دارد اشاره دارد.