معنی فارسی corregidores
B2جمع واژه corregidor، به گروهی از مقامات محلی اشاره دارد که مسئولیتهای مشابهی دارند.
Plural form of corregidor; local officials who oversee governance and judicial matters.
- NOUN
example
معنی(example):
بسیاری از نمایندگان برای نظارت بر عدالت منصوب شدند.
مثال:
Many corregidores were appointed to oversee justice.
معنی(example):
نمایندگان در اداره محلی نقش کلیدی داشتند.
مثال:
The corregidores played a key role in local governance.
معنی فارسی کلمه corregidores
:
جمع واژه corregidor، به گروهی از مقامات محلی اشاره دارد که مسئولیتهای مشابهی دارند.