معنی فارسی corregimiento
B2واژهای که به یک بخش یا ناحیه اداری در زمانهای گذشته اشاره دارد.
An administrative division or district, especially during colonial periods.
- NOUN
example
معنی(example):
ناحیه اداری در دوران استعمار نامیده میشد.
مثال:
The corregimiento was the administrative division in colonial times.
معنی(example):
مردم در این ناحیه توسط نماینده اداره میشدند.
مثال:
People in the corregimiento were governed by the corregidor.
معنی فارسی کلمه corregimiento
:
واژهای که به یک بخش یا ناحیه اداری در زمانهای گذشته اشاره دارد.