معنی فارسی correlativism
C1همبستهگرایی، نظریهای که معتقد است همه متغیرها یا پدیدهها به یکدیگر وابسته هستند.
The philosophical concept that all phenomena are interconnected.
- NOUN
example
معنی(example):
همبستهگرایی یک مفهوم مهم در فلسفه علم است.
مثال:
Correlativism is an important concept in the philosophy of science.
معنی(example):
نظریه او درباره همبستهگرایی با دیدگاههای سنتی به چالش میکشد.
مثال:
His theory on correlativism challenges traditional viewpoints.
معنی فارسی کلمه correlativism
:
همبستهگرایی، نظریهای که معتقد است همه متغیرها یا پدیدهها به یکدیگر وابسته هستند.