معنی فارسی corrosibility

B1

قابل خوردگی، به خصوصیتی اطلاق می‌شود که نشان‌دهنده استعداد یک ماده برای خوردگی است.

The quality or state of being capable of undergoing corrosion.

example
معنی(example):

قابل خوردگی ماده در آزمایشگاه آزمایش شد.

مثال:

The corrosibility of the substance was tested in the lab.

معنی(example):

درک قابل خوردگی برای انتخاب مواد حیاتی است.

مثال:

Understanding the corrosibility is crucial for material selection.

معنی فارسی کلمه corrosibility

: معنی corrosibility به فارسی

قابل خوردگی، به خصوصیتی اطلاق می‌شود که نشان‌دهنده استعداد یک ماده برای خوردگی است.