معنی فارسی corrodier
B1خورندهسنج، کسی که در زمینه بررسی و تشخیص مشکلات ناشی از خوردگی مواد کار میکند.
A person or tool that inspects and assesses the corrosion of materials.
- NOUN
example
معنی(example):
خورندهسنج خط لوله را برای هر گونه آسیب بررسی کرد.
مثال:
The corrodier checked the pipeline for any damage.
معنی(example):
به عنوان یک خورندهسنج، او در بازرسی مواد آسیبپذیر تخصص داشت.
مثال:
As a corrodier, he specialized in inspecting vulnerable materials.
معنی فارسی کلمه corrodier
:
خورندهسنج، کسی که در زمینه بررسی و تشخیص مشکلات ناشی از خوردگی مواد کار میکند.