معنی فارسی corrugant

B1

ماده‌ای که برای ایجاد فرورفتگی یا لبه‌دار کردن استفاده می‌شود.

A material or element used to create corrugation.

example
معنی(example):

محصول فرورفتگی به مواد استحکام ساختاری می‌دهد.

مثال:

The corrugant provides structural strength to the material.

معنی(example):

استفاده از فرورفتگی می‌تواند دوام بسته‌بندی را افزایش دهد.

مثال:

Using a corrugant can improve the durability of the packaging.

معنی فارسی کلمه corrugant

: معنی corrugant به فارسی

ماده‌ای که برای ایجاد فرورفتگی یا لبه‌دار کردن استفاده می‌شود.