معنی فارسی corsacs
B1جمع کلمه کورسک که به این حیوانات اشاره دارد.
Plural form of corsac, referring to multiple individuals of this fox species.
- NOUN
example
معنی(example):
کورسکها معمولاً هنگام جستجو برای غذا به صورت جفت شکار میکنند.
مثال:
Corsacs often hunt in pairs when looking for food.
معنی(example):
جمعیت کورسکها تحت نظر است تا بقای آنها تضمین شود.
مثال:
The population of corsacs is monitored to ensure their survival.
معنی فارسی کلمه corsacs
:
جمع کلمه کورسک که به این حیوانات اشاره دارد.