معنی فارسی corseleted

B1

به زره‌هایی اطلاق می‌شود که در ناحیه کمر محافظت می‌کنند.

Referring to armor that provides protection around the waist or abdomen.

example
معنی(example):

شوالیه زره کمر بنددار برای محافظت پوشیده بود.

مثال:

The knight wore a corseleted armor for protection.

معنی(example):

هنرمند نقاشی زیبایی از یک نگاره کمر بنددار خلق کرد.

مثال:

The artist created a beautiful painting of a corseleted figure.

معنی فارسی کلمه corseleted

: معنی corseleted به فارسی

به زره‌هایی اطلاق می‌شود که در ناحیه کمر محافظت می‌کنند.