معنی فارسی corseque
B2اصطلاحی برای توصیف زیبایی و ظرافت خاص در هنر یا رفتار.
Describing a refined or delicate quality, often in artistic contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این نقاشی ظرافتی کورسک داشت.
مثال:
The painting displayed a corseque elegance.
معنی(example):
حرکات او کورسک بود و توجه را جلب میکرد.
مثال:
Her movements were corseque, drawing attention.
معنی فارسی کلمه corseque
:
اصطلاحی برای توصیف زیبایی و ظرافت خاص در هنر یا رفتار.