معنی فارسی corseting
B1بستن به معنای پوشیدن یک نوع لباس خاص است که دور کمر و قفسه سینه را میسازد و به تغییر شکل بدنه کمک میکند.
The act of wearing a corset, typically for shaping the body.
- NOUN
example
معنی(example):
پوشیدن بستن ممکن است برای پوشنده ناراحتکننده باشد.
مثال:
Corseting can sometimes be uncomfortable for the wearer.
معنی(example):
هنر بستن برای قرنها اجرا شده است.
مثال:
The art of corseting has been practiced for centuries.
معنی فارسی کلمه corseting
:
بستن به معنای پوشیدن یک نوع لباس خاص است که دور کمر و قفسه سینه را میسازد و به تغییر شکل بدنه کمک میکند.