معنی فارسی corsetry

B1

بستن به تکنیک و هنر طراحی و ساخت corset ها اشاره دارد.

The art and technique of making corsets.

example
معنی(example):

بستن قسمت مهمی از مد تاریخی است.

مثال:

Corsetry is an important part of historical fashion.

معنی(example):

بسیاری از طراحان برای درک شکل و ساختار به بستن مطالعه می‌کنند.

مثال:

Many designers study corsetry to understand shape and structure.

معنی فارسی کلمه corsetry

: معنی corsetry به فارسی

بستن به تکنیک و هنر طراحی و ساخت corset ها اشاره دارد.