معنی فارسی cosey
A2احساس راحتی و گرما، اغلب برای توصیف فضایی آرام و دلپذیر استفاده میشود.
A feeling of comfort and warmth, often used to describe a cozy environment.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آنها در کنار شومینه در طول زمستان احساس راحتی کردند.
مثال:
They felt cosey by the fireplace during the winter.
معنی(example):
کافه کوچک جوی راحت و دنج داشت که بسیاری از بازدیدکنندگان را جذب کرد.
مثال:
The small café had a cosey atmosphere that attracted many visitors.
معنی فارسی کلمه cosey
:
احساس راحتی و گرما، اغلب برای توصیف فضایی آرام و دلپذیر استفاده میشود.