معنی فارسی cosed

A2

بستن یا لغو کردن یک چیز، به ویژه در رابطه با درها یا پنجره‌ها.

To shut or seal something, typically referring to doors or windows.

example
معنی(example):

بعد از مهمانی، او در را بست تا صدا در داخل باقی بماند.

مثال:

After the party, he cosed the door to keep the noise inside.

معنی(example):

او پنجره را بست چون خیلی سرد شده بود.

مثال:

She cosed the window because it was getting too cold.

معنی فارسی کلمه cosed

: معنی cosed به فارسی

بستن یا لغو کردن یک چیز، به ویژه در رابطه با درها یا پنجره‌ها.