معنی فارسی cosectarian

B2

مربوط به دو یا چند فرقه یا گروه مذهبی، مخصوصاً وقتی که بر سر موضوعات خاصی اختلاف نظر دارند.

Relating to or characterized by divisions among sects, especially concerning religious groups.

example
معنی(example):

تنش‌های کوکتارین می‌تواند در جوامعی که دارای گروه‌های دینی متعدد هستند، به وجود آید.

مثال:

Cosectarian tensions can arise in communities with multiple religious groups.

معنی(example):

کنفرانس به مسائل درگیری‌های کوکتارین در منطقه پرداخت.

مثال:

The conference addressed issues of cosectarian conflict in the region.

معنی فارسی کلمه cosectarian

: معنی cosectarian به فارسی

مربوط به دو یا چند فرقه یا گروه مذهبی، مخصوصاً وقتی که بر سر موضوعات خاصی اختلاف نظر دارند.