معنی فارسی cosectional

B2

تحلیل و مطالعه‌ای که به بررسی روابط بین متغیرها در یک مقطع زمانی خاص می‌پردازد.

Referring to analytical studies that observe different variables in a specific time frame.

example
معنی(example):

مطالعات کوستکشنال به محققان کمک می‌کند تا رابطه بین متغیرهای مختلف را درک کنند.

مثال:

Cosectional studies help researchers understand the relationship between different variables.

معنی(example):

تحلیل کوستکشنال الگوهای معناداری را در داده‌ها نشان داد.

مثال:

The cosectional analysis revealed significant patterns in the data.

معنی فارسی کلمه cosectional

: معنی cosectional به فارسی

تحلیل و مطالعه‌ای که به بررسی روابط بین متغیرها در یک مقطع زمانی خاص می‌پردازد.