معنی فارسی cosiness
B1حالت یا احساس راحتی و امنیت که عموماً در مکانهای کوچک و دلپذیر احساس میشود.
The quality of being comfortable and warm.
- NOUN
example
معنی(example):
راحتی اتاق باعث شد همه احساس خوشامدگویی کنند.
مثال:
The cosiness of the room made everyone feel welcome.
معنی(example):
او از راحتی پتو مورد علاقهاش در شبهای سرد لذت میبرد.
مثال:
He enjoys the cosiness of his favorite blanket on cold nights.
معنی فارسی کلمه cosiness
:
حالت یا احساس راحتی و امنیت که عموماً در مکانهای کوچک و دلپذیر احساس میشود.