معنی فارسی cosmogonal
B1کاسموجنالی: مربوط به نظریهها و افسانههای ایجاد جهان.
Relating to the origin or creation of the cosmos or universe.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نظریههای کاسموجنالی توضیح میدهند که چگونه جهان به وجود آمد.
مثال:
The cosmogonal theories explain how the universe came into existence.
معنی(example):
در تحقیقاتش، او بر افسانههای کاسموجنالی از فرهنگهای مختلف تمرکز کرد.
مثال:
In her research, she focused on cosmogonal myths from different cultures.
معنی فارسی کلمه cosmogonal
:
کاسموجنالی: مربوط به نظریهها و افسانههای ایجاد جهان.