معنی فارسی cosmogonic

B1

کاسموجنیکی: مرتبط با فرآیندهای خلق عالم و اجسام آسمانی.

Related to the formation and creation of the universe.

example
معنی(example):

فرایند کاسموجنیکی توصیف می‌کند که چگونه اجسام آسمانی شکل می‌گیرند.

مثال:

The cosmogonic process describes how celestial bodies form.

معنی(example):

او نظریه‌های کاسموجنیکی را در کنفرانس نجوم مورد بحث قرار داد.

مثال:

He discussed cosmogonic theories at the astronomy conference.

معنی فارسی کلمه cosmogonic

: معنی cosmogonic به فارسی

کاسموجنیکی: مرتبط با فرآیندهای خلق عالم و اجسام آسمانی.