معنی فارسی cosmoid
B2کوسموئید، اشکالی که دارای ویژگیهایی شبیه به شکل ماهی هستند.
Referring to shapes or patterns that resemble those of fish scales.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شکل کوسموئید شبیه فلسهای یک ماهی است.
مثال:
The cosmoid shape resembles a fish's scales.
معنی(example):
او الگوی کوسموئید را در آثارش نشان داد.
مثال:
He showed a cosmoid pattern in his artwork.
معنی فارسی کلمه cosmoid
:
کوسموئید، اشکالی که دارای ویژگیهایی شبیه به شکل ماهی هستند.