معنی فارسی cosmolatry
C1کوسمولاتری، پرستش یا احترام به جهان و کائنات.
The worship or reverence for the cosmos.
- NOUN
example
معنی(example):
کوسمولاتری به پرستش جهان اشاره دارد.
مثال:
Cosmolatry refers to the worship of the universe.
معنی(example):
فلسفه کوسمولاتری تأثیر زیادی بر فرهنگهای مختلف گذاشته است.
مثال:
The philosophy of cosmolatry has influenced many cultures.
معنی فارسی کلمه cosmolatry
:
کوسمولاتری، پرستش یا احترام به جهان و کائنات.