معنی فارسی cosmosphere
B1فضای دور یا محیط اطراف کهکشان‌ها و ستاره‌ها.
The space surrounding galaxies and stars.
- NOUN
example
معنی(example):
فضای کاسموسفر محیطی غنی برای مطالعه پدیده‌های آسمانی فراهم می‌کند.
مثال:
The cosmosphere provides a rich environment for studying celestial phenomena.
معنی(example):
در کاسموسفر، دانشمندان می‌توانند تأثیر گرانش بر اجسام کیهانی را مشاهده کنند.
مثال:
In the cosmosphere, scientists can observe the effects of gravity on cosmic bodies.
معنی فارسی کلمه cosmosphere
:
فضای دور یا محیط اطراف کهکشان‌ها و ستاره‌ها.
