معنی فارسی cosplendor
B2درخشندگی مشترک که به زیبایی و جلال در یک زمینه یا موقعیت خاص اشاره دارد.
Shared brilliance or splendor observed in a particular context.
- NOUN
example
معنی(example):
باغ درخشش مشترک را در گلهای متنوع خود به نمایش گذاشت.
مثال:
The garden showcased cosplendor in its diverse flowers.
معنی(example):
درخشش مشترک این رویداد مورد تحسین همه قرار گرفت.
مثال:
The cosplendor of the event was admired by everyone.
معنی فارسی کلمه cosplendor
:
درخشندگی مشترک که به زیبایی و جلال در یک زمینه یا موقعیت خاص اشاره دارد.