معنی فارسی cost saving
B1صرفه‌جویی در هزینه به فرآیند کاهش هزینه‌ها و مدیریت بهتر منابع اشاره دارد.
The reduction of expenses through efficient practices or changes in processes that allow for better resource management.
- noun
noun
معنی(noun):
A reduction in costs, which can be achieved by buying at a lower price, or by cost-cutting measures.
example
معنی(example):
اجرای شیوه‌های صرفه‌جویی در انرژی می‌تواند منجر به صرفه‌جویی‌های قابل توجهی شود.
مثال:
Implementing energy-efficient practices can lead to significant cost savings.
معنی(example):
شرکت گزارش داد که از کاهش ضایعات در فرایند تولید خود صرفه‌جویی کرده است.
مثال:
The company reported cost savings from reducing waste in its manufacturing process.
معنی فارسی کلمه cost saving
:
صرفه‌جویی در هزینه به فرآیند کاهش هزینه‌ها و مدیریت بهتر منابع اشاره دارد.
