معنی فارسی costiveness

B1

به معنای یبوست، حالتی که در آن فرد به سختی و به ندرت مدفوع می‌کند.

The condition of being constipated.

example
معنی(example):

یبوست می‌تواند به ناراحتی و مشکلات سلامتی منجر شود.

مثال:

Costiveness can lead to discomfort and health issues.

معنی(example):

پزشک به او توصیه کرد که رژیم غذایی خود را بهبود بخشد تا از یبوست جلوگیری کند.

مثال:

The doctor advised him to improve his diet to avoid costiveness.

معنی فارسی کلمه costiveness

: معنی costiveness به فارسی

به معنای یبوست، حالتی که در آن فرد به سختی و به ندرت مدفوع می‌کند.