معنی فارسی costless
B1به معنای بدون هزینه، به صورت رایگان ارائه شده.
Without cost; free of charge.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این خدمت بدون هزینه بود و آن را برای همه قابل دسترسی کرد.
مثال:
The service was costless, making it accessible to everyone.
معنی(example):
او از منابع رایگان موجود در کتابخانه قدردانی کرد.
مثال:
He appreciated the costless resources available at the library.
معنی فارسی کلمه costless
:
به معنای بدون هزینه، به صورت رایگان ارائه شده.