معنی فارسی costumic

B1

متمایز، مرتبط با طراحی و ساخت لباس‌های متمایز.

Relating to or characterized by costumes or costume design.

example
معنی(example):

نمایش یک تم متمایز داشت که خلاقیت آن را افزایش داد.

مثال:

The play had a costumic theme that enhanced its creativity.

معنی(example):

کار او در طراحی لباس‌های متمایز با تحسین گسترده‌ای مواجه شد.

مثال:

Her work in costumic design was widely praised.

معنی فارسی کلمه costumic

: معنی costumic به فارسی

متمایز، مرتبط با طراحی و ساخت لباس‌های متمایز.