معنی فارسی cotton plant

B2

گیاه پنبه، گیاهی بوته‌ای که الیاف پنبه تولید می‌کند و غالباً برای تولید لباس استفاده می‌شود.

A flowering plant in the genus Gossypium, known for its cotton fibers.

example
معنی(example):

گیاه پنبه در هوای گرم شکوفا می‌شود.

مثال:

The cotton plant thrives in warm weather.

معنی(example):

کشاورزان گیاه پنبه را برای الیافش پرورش می‌دهند.

مثال:

Farmers cultivate the cotton plant for its fibers.

معنی فارسی کلمه cotton plant

: معنی cotton plant به فارسی

گیاه پنبه، گیاهی بوته‌ای که الیاف پنبه تولید می‌کند و غالباً برای تولید لباس استفاده می‌شود.