معنی فارسی couchmaking

B1

فرآیند طراحی و ساخت کاناپه‌ها به صورت حرفه‌ای و هنری.

The process or art of making couches or sofas.

example
معنی(example):

ساخت کاناپه نیاز به دقت و مهارت در کار دارد.

مثال:

Couchmaking requires attention to detail and craftsmanship.

معنی(example):

او برای بهبود مهارت‌های طراحی مبلمانش، ساخت کاناپه را مطالعه کرد.

مثال:

He studied couchmaking to improve his furniture design skills.

معنی فارسی کلمه couchmaking

: معنی couchmaking به فارسی

فرآیند طراحی و ساخت کاناپه‌ها به صورت حرفه‌ای و هنری.